اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
دسته بندی ها
دسته‌ها

صحنه‌هایی از یک ازدواج/قسمت آخر

هشدار: حاوی اسپویل

 

میرا جاناتان را ترک کرده و با پالی زندگی می‌کند، اما حضور میرا و جاناتان کنار یکدیگر، بحث‌ها و گفتگوها و حضانت مشترک دخترشان ایوا، همچنان صحنه‌هایی از یک ازدواج است.

 

در قسمت سوم میرا با خبر ترفیع شغلی به دیدن جاناتان می‌رود چون میرا در صورت قبول ترفیع مجبور به مهاجرت به لندن است به جاناتان پیشنهاد نقل مکان به لندن با همراهی ایوا رامیدهد.

در جای جای سریال سخنرانی میرا را در ستایش تنهایی میشنویم، او ادعا میکند که دیگر ترسی از تنهایی ندارد. با این وجود هرجاییی که با پالی به مشکل برمیخورد باز قصه‌ی عشق جاناتان را در سر می‌پروراند و سعی می‌کند به همان خانه برگردد.

پالی برای جاناتان پیغامی گذاشته و نشان میدهد که میرا و او به مشکل خورده‌اند. این تعبیر حالتهای میرا در طول قسمت سوم و تلاشش برای نزدیک شدن به جاناتان است.

دیدار در همان خانه وزیر همان سقف مشترک قبلیست، اما گفتگوها رنگ و بوی دیگری دارند. تعارفات قبلی و اجبار برای حفظ تظاهر و جلوگیری از تنش کمتر شده است اما هنوز هم زیر پوست این رابطه چیزی در جریان است که بیرون جهیدنش پس از شدت گرفتن بحث‌ها تصویر زشتی می‌آفریند.

این اتفاق را جاناتان در قسمت چهارم با جمله‌ی ” باید این کار را زودتر انجام می‌دادیم” پس از درگیری فیزیکی‌شان به خوبی وصف می‌کند.

جاناتان و میرا می‌آموزند که علاوه بر ترسهایی که ضغف شخصیتی آنها بوده و بدون وجود این اتفاقات به آنها پی نمیبردند در رابطه هم ضعف دارند و این سوادیست که هرگز به آنها آموزش داده نشده.

 

اتفاقاتی که در روابط عاطفی به منظور جلوگیری از تنش مانع وی دادن آنها می‌شویم می‌تواند مثل نقطه عطفی در رابطه عمل کند و باعث رشد رابطه شود. درست مثل جاناتان و میرای قسمت پنجم که تمام فراز و نشیبهایی که یک رابطه مستعد آن است را پشت سر گذاشته‌اند و حتی باوجود جدایی و طلاقشان الان نسبت به هم ترسی ندارند. رابطه‌ی آنها از صافی گذشته و الان خلوص بیشتری پیدا کرده‌است. اما درد جدایی همچنان باقیست.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط