اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
دسته بندی ها
دسته‌ها

از علت های نارضایتی هنرمندان/شباهت کار هنری با دیگران

میخواهیم با هم یکی از چالش هایی را بررسی کنیم که ممکن است برای هرکسی که آفرینش هنری دارد پیش بیاید.

 

چند ماه پیش زمانی که در حال کار روی یک مجموعه ی جدید بودم متوجه شدم که کارهایی که شکل میدهم شبیه به آثار یکی از هنرمندانی است که فعالیت او را دنبال میکنم.

این موضوع باعث به هم ریختگی من نشد و آن را طبیعی پنداشتم، چرا که دنبال کردن کسی به مدت زیاد قطعا بی تاثیر نمیماند و این خوراک ذهنی ناگزیر با یک خروجی همراه است.

 

اما پیش آمد دوباره ی این موضوع باعث شد تا به بررسی دقیقتر دلایل آن بپردازم، حالا این تاثیرپذیری به مرحله ای رسیده است که نیازمند رفع و رجوع است.

 

همه ی ما ساعت های زیادی را در جستحوی مسیر امنی در حوزه ی کاری مان، به قصد قرار از پیچیدگی های احتمالی ای و ناشناخته ها، رمز و راز موفقیت را  در اولین پستهای اینستاگرامی افراد سرشناس میجوییم و تا ته و توی فعالیت کاری آن آدمها را در نیاوریم بی خیال نمیشویم.

 دنبال کردن فعالیت افرادی که با ما در حوزه ی کاری مشترک هستند بد نیست اما به شرطی که فقط مصرف کننده نباشیم.

در ادامه ی این بررسی ها  در ذهن ما الگویی از کار موفق شکل میگیرد و ناخودآگاه همان الگو را در جریان کار هم دنبال میکنیم. خلاص شدن از این تله تنها با کار مداوم و مستمر امکان پذیر است تا جایی که این کار کردن ما را به سمت متمایز شدن و شکل گرفتن راه و روش آفرینش خودمان رهنمون کند.

 

دلیل بعدی هم تکمیل کنننده ی دو دلیل قبلی است. ایده های شکل گرفته در ذهن ما گاهی انقدر شخصی اند که مشابه انها را جای دیگری ندیده ایم و ترجیحمان چسبیدن به همان الگوهای از پیش به وجود امده است تا اینکه دنیایی جدید خلق کنیم و مسئولیت ارائه ی آن را با سربلندی به عهده بگیریم. از خطر دیده نشدن و آزمون و به ویژه خطا میتوسیم و دنبال راه امنی میگردیم که به چشم خودمان و دیگران آشناتر است و مطمئنیم که از قبل برای آن مخاطب وجود دارد. این طور است که حتی در صورت داشتن ایده های خوب پی آنها را نمیگیریم.

 

قرار نیست هر اثر تولیدی ما منحصر به فرد باشد، به ندرت میتوان سراغ موضوعاتی رفت که بکر و دست نخورده اند پس نمیتوان در این زمینه وسواس به خرج داد، اما آگاه بودن از دلایلی که مانع رضایت ما در مسیر کاری مان میشوند به  بهتر شدن این راه کمک میکند.

 

9 دیدگاه

  1. به چه موضوع خوبی اشاره کردی زهرا جان
    واقعا مهمه از کی الگو می‌گیرن و چه اندازه از اون الگو در حال الهام گرفتن هستیم یا نه داریم صرفا تقلید می‌کنیم.

  2. نکات مهم و مفیدی بود، بررسی چندین سبک و نمونه‌ی متنوع بهمون جرأت ریسک و امکان پیدا کردن ایده‌ی نو رو می‌ده

  3. « در بند آن مباش که مضمون نمانده است
    یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت»

    هر موضوعی برای هر نویسنده‌ای قطعا منحصر به فرد و بکر هست. چون هیچ‌گاه سبک شخصی قابل تقلید نیست چون ریشه در هویت مستقل اون فرد داره. پس موضوعات هرچند تکراری، اما باید از نو نوشت.
    خسته نباشی زهرا جان🌹

  4. چیزی که ما در صفحات شخصی هنرمندان میبینیم اغلب شبیه یه ویترینه که نهایتا خروجی افکار و ایده هاشون رو به معرض نمایش میذارن، به ندرت دیدم که هنرمندی از پیچ و تاب و فراز و نشیب های دوران کاری ش حرف بزنه. بنظرم قلم تو راهگشای ذهن تازه کار ها و سهل ممتنع و فوق العادگی آثارت که خیلی دوست دارم ببینمشون منبع الهام هنرجویان مشتاق خواهد شد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط